«جلال الدين محمد بلخي» ملقب به «مولوي» يا «رومي»، پژوهشگر چندزبانه، حقوقدان و دانشمندي بنام بود تا اين که در سال 1244 ميلادي (623 خورشيدي) با «شمس تبريزي» ديدار کرد و پس از آن، به مشهورترين شاعر عرفان گراي عصر خود تبديل شد. او در خانواده اي باسواد به دنيا آمد، از تحصيلات مناسبي بهره مند شد، چندين زبان را آموخت (فارسي، عربي، يوناني و ترکي)، و سفرهاي زيادي را تجربه کرد. طبق يکي از روايت هاي افسانه اي، «مولوي» در هجده سالگي با «عطار نيشابوري» ديدار کرد و «عطار» که متوجه روحيه ي حقيقت طلب مرد جوان شده بود، يکي از کتاب هاي خود را به او بخشيد. اين ملاقات، پايه و اساس بيداريِ معنوي «مولانا» در سال هاي بعد را به وجود آورد. «شمس» پس از ملاقات با «مولانا»، به بهترين دوست و مرشد معنوي او تبديل شد. آن ها چهار سال در کنار يکديگر بودند تا اين که «شمس» يک شب از آنجا رفت و ديگر هيچ وقت کسي او را نديد. «مولانا» پس از اين اتفاق به جست و جو براي يافتن دوستش پرداخت اما سپس دريافت که پيوند معنوي خودش با «شمس»، محکم تر از آن بود که به واسطه ي مرگ يا هر نوع فاصله ي فيزيکي از بين برود، و نيروي زندگي «شمس» را در خود احساس کرد.