سنايي

«ابوالمجد مجدود بن آدم سنايي غزنوي»، شاعر دربار «بهرام شاه غزنوي» بود؛ پادشاهي که آنقدر به «سنايي» علاقه داشت که مقدمات ازدواج او با دخترش را ترتيب داد. «بهرام شاه» پس از اعلام جنگ با هندوستان، «سنايي» را احضار کرد تا او در جنگ همراهش باشد. گفته مي شود «سنايي» در مسير رفتن به دربار، از کنار باغي گذشت که در آن، مردي مست را ديد که در حال صحبت با خودش بود و با صداي بلند، از ناداني «بهرام شاه» به خاطر جنگ افروزي و گرفتن جان انسان هاي بيگناه انتقاد مي کرد. آن مرد درباره ي زندگي «سنايي» نيز حرف هايي زد و او را شاعري بااستعداد خطاب کرد که با مدح و ستايش از پادشاهي خودخواه و بي منطق، در حال تلف کردن توانايي هايش بود.


صفحه بعدي صفحه قبلي